Quantcast
Channel: ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ سمفونی مرگ ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ
Viewing all articles
Browse latest Browse all 20

زندگی...!!!

$
0
0

    بچه هاااا...!!!! اولن سلام. دومن ... حالا حالو احوالو بی خیال. خیلی وقته آپ نکردم. البته فشار درسو اگه نادیده بگیریم که البته قابل چشم پوشی نیست باز هم اگه در تنگنای زندگی روزنه ی واسه ورود به دنیای فاع الفعل اینترنت به چشم بخوره که میخوره ولی دیگه هیچ جاذبه ای برام نداره که بیام سمتش (اینترنتو می گم) خوب می چرخه دیگه (علاقه هامو می گم) ولی دلم واسه همه تنگ شده مخصوصن بهاره ی عزیزززززززززم . بهارررررررره...!!! کجایی؟ اگه بدونی چقد تنهام!! مخصوصن الان که ...ولی حیف دیگه نه تو هستی نه من... ولی همیشه تو فکرت هستم و برات دنیا دنیا آرزوهای قشنگ دارم

 الان یه عالمه چیز جدید واسه آپ کردن دارم (همیشه همینو می گم!!) ولی هول شدم نمی دونم کدومشو بذارم!! الان داشتم ایمیل هامو چک می کردم دیدم به! به!   نمی دونم کدوم تکستو بذارم تو وب واسه همین یه تفقد به ایمیلهام می زنم... راستی بالاخره آذر ماه اومد...!! پیشاپیش تولدم مبارررررررررک

                          ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ

پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود . پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد : 

پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم . من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل می شد . من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی .

دوستدار تو پدر

پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد :

پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن , من آنجا اسلحه پنهان کرده ام .

4 صبح فردا 12 نفر از مأموران FBI و افسران پلیس محلی دیده شدند , و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنند . پیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟ پسرش پاسخ داد :

پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم .

        در دنیا هیچ بن بستی نیست. یا راهی‌ خواهم یافت، یا راهی‌ خواهم ساخت.

                         ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ

 مناجات کرم خاکی با خدا!!!

خدايا توي اين دنياي به اين بزرگي و اين همه موجود حالا چرا كرم؟
اين همه موجود عجيب غريب، آخه چرا كرم؟ نميشد منو زرافه يا الاغ خلق ميكردي؟
خداييش اين هم ايده بود كه به سرت زد!!! نه چشم داريم نه دهن داريم نه دماغ داريم فقط يه لوله درازيم
فصل جفت گيري كه ميشه همه حيونا ميرن حالي به حولي ميكنن ما چون تك جنسي هستيم بايد بشينيم سماق بمكيم
صبحها كه از خواب پاميشيم بايد همينجور الكي تو خاكا لول بخوريييييم تا شب مثل احمقها خسته بيفتيم بخوابيم. خدايا ناشكري نميكنم
چون به قول دوستام كه ميگن برو خدارو شكر كن باز كرم خاكي شدي، كرم كوننشدي ولي به قول آدما آدم بايد يه نگاهي هم به بالا داشته باشه ديگه! حالا نميگم دوست داشتم آدم بودم ولي مار كه ميتونستم باشم. خودم كه چشم ندارم خودمو ببينم ولي بچه ها ميگن استعداد پرورش اندام دارم اگه از مكمل استفاده كنم بعد شيش ماه مار ميشم ولي من دوست دارم مار واقعيباشم...هيييي چي بگم كه هرچي بگم كم گفتم، ديروز يه سري زدم به بيرون خاك ديدم يه مگسه دست دوست دخترشوگرفته بود و بهش ميگفت فردا ببرمت يه جايي يهگهيبدم بخوري كه جيگرت حال بياد، آقا ما يادمون افتاد كه تك جنسيهستيم همچي كونمون سوخت همچي سوخت كه نگو آهان راستي خدايا ما كرما چرا كوننداريم دهن كه ندادي بخوريم حداقل يه چيزي ميدادي اداي ريدنو در بياريم.
اي بابا چي بگم خدا، به شترهگفتن گردنت كجه گفت كجام راسته؟راستي خدا من به شترم راضيم ها!!

                         ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ๑ღ♥ღ๑๑ღ♥ღ๑ღ♥ღ๑๑ღ๑ღ♥ღ

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 20

Latest Images

Trending Articles





Latest Images